گروه حقوق خصوصی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.
چکیده: (15 مشاهده)
زمینه و هدف:هدف این مقاله، تبیین مراقبت غذایی به عنوان حقی اضطراری در اسناد بینالمللی با نگاهی به حقوق ایران میباشد. روش:حق بر غذا به عنوان حق بنیادین در اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسناد بینالمللی متعددی به رسمیت شناخته شد، اگرچه برای چند دهه، تغذیه کم و بیش مترادف غذا بود، در نیم قرن گذشته، به عنوان مفهوم گستردهتری ـ که نتیجه چند عامل از جمله غذا، بهداشت و... میباشد ـ مورد شناسایی واقع گردید. در این میان حق مراقبت غذایی ـ که به تغذیه شخص بیمار بستری در مراکز درمانی مربوط میشود ـ دارای اهمیت بیشتری است. ملاحظات اخلاقی:اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است. یافتهها:حق داشتن غذای کافی برای اولینبار به عنوان حق بنیادین بشر در ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر در 1948 به رسمیت شناخته شده و در ﺑﻨﺪ1 ﻣﺎده 11 ﻣﻴﺜﺎق ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﺣﻘﻮق اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮهنگی مصوب 1976ﺑﺎ ﻋﻨﻮان اﺳﺘﺎﻧﺪارد «زﻧﺪگی ﻣﻨﺎﺳﺐ» همین معنی مورد توجه واقع شده است. با اینکه تغذیه تنها سه بار در کنوانسیون حقوق کودک ذکر شده است، از طریق تأکید بر غذا، بهداشت و مراقبت، روشن میسازد که تغذیه مناسب باید به عنوان حق بنیادین بشری در نظر گرفته شود. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه به طور کلی به کشاورزی به عنوان منبع تغذیه توجه شده است، در بند 12 اصل سوم برطرفنمودن هر نوع محرومیت، از جمله در زمینه «تغذیه» جزء وظایف دولت به شمار آمده و در بند 1 اصل چهل و سوم به «خوراک» اشاره شده است. نتیجهگیری:از آنجا که حق مراقبت غذایی، ارتباط تنگاتنگی با حق بر غذا و حق سلامت و سایر حقوق بشری دارد و نقض آن، اغلب ممکن است بهرهمندی از سایر حقوق بشری مانند بهداشت و... را مختل سازد، باید فراتر از حق بشری به عنوان حقی اضطرری محسوب گردد.