گروه حقوق خانواده، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری، تهران، ایران.
چکیده: (297 مشاهده)
زمینه و هدف:یکی از مهمترین مسائلی که پیرامون قراردادهای باروری مصنوعی زوجین مطرح است، قابلیت و عدم قابلیت انحلال این قراردادها به یکی از موجبات قانونی، یعنی فسخ، انفساخ یا تفاسخ است؟ سؤال مشخص در این تحقیق، این است که آیا اساساً این قراردادها قابلیت انحلال را دارند یا خیر و در صورت امکان انحلال، وضعیت حقوق و تکالیف طرفین این قرارداد نسبت به یکدیگر چیست؟ ملاحظات اخلاقی:با توجه به کتابخانهایبودن پژوهش و عدم درگیری مستقیم با نمونههای انسانی، این مقاله در حدود نظری به اخلاق علمی پایبند بوده است. روش: نوع تحقیق حاضر، بنیادی، رویکرد آن، توصیفی ـ تحلیلی، روش انجام آن، مطالعه کتابخانهای و ابزار گردآوری مطالب در آن، فیشبرداری است. یافتهها:در مرحله پیش از انتقال جنین با انحلال قرارداد، مرکز تا آن میزان از تعهداتی که تا زمان انحلال قرارداد ایفا نموده، مستحق عوض (اجرتالمثل) است، مگر در مواردی که انحلال قرارداد منتسب به مرکز باشد. همچنین مادر جانشین نیز مستحق دریافت هزینههای گوناگونی که متحمل شده است، میباشد، مگر در مواردی که انحلال قرارداد منتسب به اراده مادر جانشین یا همسرش باشد. در نقطه مقابل، مرکز در مرحله پیش از انتقال جنین، نظر به مالانگاشتن گامتها یا جنین آزمایشگاهی تا جایی که امکان دارد آنها را به صاحبان حق سلطه (والدین ژنتیکی) مسترد مینماید، مگر در مواردی که با مانع اخلاقی مواجه باشد. در مرحله پس از انتقال جنین نیز علاوه بر استحقاق مرکز بر اجرتالمثل اقدامات خود، مادر جانشین مستحق دریافت هزینههای فوقالذکر است. در این مرحله، انحلال قرارداد با سقط جنین ملازمه دارد و به عنوان نمونه، فسخ قرارداد با رضایتدادن ذیحق (حسب مورد مادر ژنتیکی یا مادر جانشین) به سقط جنین در موارد سقط درمانی و از بینبردن موضوع قرارداد اتفاق میافتد که این امر فقط مخصوص قراردادهای باروری آزمایشگاهی از جمله قرارداد جانشینی در بارداری است. نتیجهگیری:آثار ناشی از انحلال قرارداد جانشینی در بارداری در مرحله پس از انتقال جنین تابعیت محدودتری نسبت به مرحله پیش از انتقال خواهد داشت، چراکه استرداد جنین انتقالیافته به رحم در این مرحله، برخلاف مرحله پیش از انتقال اساساً منتفی است.